روایت ویرانی آثار باستانی ایران در جنگ تحمیلی

در حافظهی جمعی ایرانیان، جنگ تحمیلی تنها با صدای آژیر، آوار و اشغال گره نخورده است؛ بلکه در حاشیهی آن، زخمهای عمیقی نیز بر پیکر میراث تاریخی و فرهنگی کشور باقی مانده که کمتر در روایتها مجال بازگو شدن یافتهاند. بسیاری از آثار باستانی که قرنها در برابر فرسایش طبیعت تاب آورده بودند، تنها در چند لحظه بر اثر بمباران یا حمله موشکی، به خاک نشستند. این نوشتار نگاهی است دقیقتر به آنچه جنگ در سایهی دود و باروت بر سر هویت فرهنگی این سرزمین آورد.
نادیده انگاری آشکار کنوانسیونهای بینالمللی
با وجود پیوستن ایران و عراق به معاهده ۱۹۵۴ لاهه، که حفاظت از میراث فرهنگی در زمان مخاصمات مسلحانه را الزام آور میدانست، رژیم بعث عراق این تعهد را به کرّات نادیده گرفت. در حالیکه معاهده صراحتاً تخریب، غارت یا آسیب رساندن به اموال فرهنگی را ممنوع اعلام کرده، آثار باستانی ایران، از موزهها و مساجد گرفته تا کاخها و قلعههای تاریخی، بیوقفه هدف قرار گرفتند.
بمباران میراث: نمونههایی از حمله به آثار تاریخی
مسجد جامع اصفهان، هدف موشک باران دشمن
در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳، یکی از گنجینههای معماری اسلامی ایران، مسجد جامع اصفهان، در حمله هوایی دشمن به طور مستقیم آسیب دید. بخشی از این بنای تاریخی که قرنها تاریخ در خود نهفته داشت، در اثر اصابت بمب تخریب شد.
خرمشهر، شهری بدون سایهی تاریخ
اشغال خرمشهر و حجم وسیع ویرانیهای عمدی، آن را به شهری بدون گذشته بدل ساخت. از جمله آثار آسیبدیده در این شهر میتوان به مسجد سیدالشهدا (ع) اشاره کرد که اطراف آن کاملاً ویران و خود بنا نیز به شدت صدمه دید.
دزفول، نگینی که فرو ریخت
بیش از ۱۵۰ موشک و صدها خمپاره ساختار تاریخی دزفول را متلاشی کرد. بخش بزرگی از بافت قدیم شهر از میان رفت و آثاری چون مسجد جمعه و مسجد ملاعلیشاه، کاملاً یا به طور گسترده ویران شدند.
شوشتر، قربانی چندبارهی حملات
شهر تاریخی شوشتر بارها هدف حملات هوایی قرار گرفت. قلعه سلاسل، که ساختاری دفاعی و تاریخی داشت، دچار آسیبهای گسترده شد.
کرمانشاه و زخمهایی بر پیکر تکیهها
تکیه بیگلربیگی و تکیه معاونالملک، از بناهای شاخص فرهنگی کرمانشاه، در جریان بمبارانهای پیاپی آسیب دیدند. این بناها که جلوههایی از هنر معماری قاجاری را در خود داشتند، با خسارتهایی چشمگیر مواجه شدند.
شوش، ایوان کرخه و مرزهای از دسترفته
بقایای کاخ ایوان کرخه، یادگار عصر ساسانی، در جریان حملات هوایی تبدیل به تلی از خاک شد. این اثر، بخشی از هویت باستانشناسی خوزستان بهشمار میرفت.
چهارطاقی قصر شیرین
در غرب کشور، چهارطاقی ساسانی قصر شیرین در امان نماندند و بخشی از معماری ارزشمند آنها در جریان گلولهباران از دست رفت.
مینهای خاموش، دشمنی که سالها بعد هم باقی ماند
با پایان جنگ، داستان تخریبها تمام نشد. وجود میدانهای مین خنثی نشده در برخی از محوطههای باستانی همچنان مانع فعالیتهای باستانشناسی بود. مناطقی مانند ایوان کرخه در خوزستان، چغا آهوان در مهران و نواحی اطراف سرپل ذهاب و قصر شیرین تا سالها پس از جنگ امکان کاوش نداشتند.
موضعگیری جهانی و بی پاسخی عراق
یونسکو در سالهای جنگ دو بار از مناطق آسیبدیده بازدید کرد و طی قطعنامهای از همه کشورها خواست تا به مفاد معاهده ۱۹۵۴ پایبند بمانند. با این حال، دولت عراق هرگز پیشنهاد نظارت بینالمللی را نپذیرفت و مسیر تهاجم به میراث فرهنگی ایران را بیوقفه ادامه داد.
سخن آخر
بازگو کردن سرگذشت این آثار، صرفاً یادآوری یک گذشته تلخ نیست، بلکه اقدامی برای حفاظت آگاهانه از آن چیزیست که به نسلهای آینده تعلق دارد. میراث فرهنگی، حافظه تاریخی یک ملت است و هر آسیب به آن، خللی در پیوست فرهنگی بشر بهشمار میرود.