آیین، آداب و رسوم محلی

ذکر خنجر (رقص خنجر)

ذکر خنجر یا رقص خنجر

ذکر خنجر یا رقص خنجر، یک نوع نمایش هنرى رایج در بین ترکمن‏هاست و مثل بسیارى از بازیهاى محلى و بومى، ریشه در گذشته دور دارد. این رقص که بطور دسته جمعی و با لباس سنتی و خنجر بر کمر صورت می گیرد، حالتی ذکر گونه دارد و برداشتی است عارفانه از حالت و جذبه صوفیان. این رقص بصورت دسته جمعی توسط مردان صورت می گیرد.

تاریخچه‌ی اجرای مراسم رقص ذکر خنجر:درباره ی ریشه تاریخی این رقص اطلاعات کاملی وجود ندارد، برخی از بزرگان و ریش سفیدان ترکمن در توضیحات خود پیرامون رقص خنجر عنوان کرده‌اند که گویا این رقص با رقص دراویش صوفیان مرتبط بوده و در میان ترکمن‌ها نیز مروّج آن فرقه‌ی «نقشبندیه» و یکی از یاران و شاگردان «بهاءالدین معین» معروف به «مشرب دالی» (مشرب دیوانه) بوده است.پیشینه‌ی اجرای مراسم رقص خنجر آن طور که بزرگان و ریش سفیدان ترکمن صحرا در پاسخ به پرسش‌های نگارنده اذعان داشته‌اند، به حدود سه سده قبل از ظهور اسلام برمی‌گردد.

در آن زمان مراسم رقص خنجر به عنوان صرفاً یک آیین نمایشی با مضمونی حماسی اجرا می‌شد. قبایل ترکمن به دلیل شرایط زندگی عشایری و ایلاتی که داشتند همیشه با حیوانات وحشی در مبارزه بودند. لذا قبل از شکار و شروع نبرد با حیوانات وحشی و درنده این مراسم را اجرا می‌کردند تا روحیه گرفته و در مبارزه پیروز شوند. و یا قبل از شکار حیوانات با اجرای این مراسم پیروزی در شکار را تضمین می‌کردند.

بنابراین عده‏ اى از کارشناسان و پژوهشگران آداب و رسوم و فرهنگ قوم ترکمن، این نمایش هنرى را یک نوع آمادگى کامل براى رزم و مبارزه در گذشته ‏هاى دور مى‏دانند که طى آن جنگجویان و مبارزان صحرا، پیش از عزیمت به میدان نبرد، شمشیرها را به دست گرفته و با دور هم جمع شدن و چرخیدن و انجام حرکات موزون که با نعره و فریاد همراه بوده، خود را براى نبرد یا مقابله با دشمنان آماده کنند و بعد از آن روانه میدان نبرد مى ‏شوند. امروزه گرفتن خنجر به دست غزل خوان گروه، یادگار آن دوران باستان است.

با توجه به توضیح بالا کاملاً روشن است که مضمون اشعار در آن دوران حماسی و در وصف شجاعت‌ها و قهرمانی‌های جنگجویان آن قبیله بوده است. ولی پس از ظهور اسلام این اشعار رنگ مذهبی و دینی به خود گرفت و مضمون آن به ذکر و ستایش خداوند و اولیای خدا تبدیل گشت. به طوری که خواندن غزل‌های عارفانه در این مراسم که گاهی سروده‌ی شخص باغشی‌ها بود متداول گشت. از آن جا که آیین نمایشی رقص خنجر گاهی اوقات با هدف شفابخشی به بیماران روحی و روانی انجام می‌شد. پرخوان در ذکر خود فرد بیمار را دعا می‌نمود و از خداوند سلامت او را طلب می‌کرد. در دوران باستان بیماری‌های روانی را با نی و ساز درمان می‌کردند و بر بالین بیمار چنگ و تار می‌نواختند. برخی از محققان معاصر رقص خنجر ترکمن‌ها را همانند «آیین گوات» در بلوچستان و «آیین زار» در خلیج فارس می‌دانند و این نوع آیین و مراسم را علاج بیماری‌های روحی و روانی می‌دانند. به ویژه آیین «پرخوانی» (خواندن زیاد اوراد و حرکات نمایشی دست پا) را به «شَمَن» مرتبط می‌سازند. عده ‏اى از محققان «پُرخوانى» یا «پرى خوانى» را اساس و پایه این نمایش هنرى در پیش از اسلام و در دوران شامانیسم مى‏دانند. براساس این عقیده، شخص پرى‏خوان که از علم طب سنتى و دانش و تجربه برخوردار است، با گرفتن کارد آتشین بر دست و با انجام حرکات تعجب‏انگیز، بیماران روانى را معالجه مى‏کرده است. پرى خوان معتقد بوده است که اجنه و پریان، فکر و روان شخص بیمار را به اسارت خود درآورده‏اند و بایستى روح او را از زندان اجنه و پریان آزاد کنند تا او بتواند دوباره به زندگى و به کار روزانه‏اش برگردد و به همین مناسبت حرکات نمایشى خود را، در حالیکه چند نفر دوتار نواز هم در کنار شخص بیمار نشسته‏اند و آهنگ مى‏نوازند، انجام مى‏دهند تا اینکه این بیمار روحى و روانى مداوا گردد.

در حال حاضر چند گروه نمایش ذکر خنجر در شهرهاى مختلف استان گلستان مثل بندر ترکمن ـ گمیشان ـ گنبد ـ کلاله و آق قلا وجود دارند که از این هنرمندان فقط در مراسم رسمى دولتى استفاده مى‏شود و گاهى نیز از این گروه‏ها در محافل جشن و شادى نیز دعوت مى‏گردد و اصولاً جوانان از اصالت و هویت این آئین مذهبى چندان اطلاعى ندارند.

البته مراسم ذکر خنجر با نام «گوش و پرى» نیز در بین زنان ترکمن رواج داشته است. جایگاه ذکر خنجر بعد از رواج دین اسلام:از مطالعه کتابهاى تاریخى ایران چنین بر مى‏آید که اسلام در قرون چهارم و پنجم هجرى به تدریج در آسیاى مرکزى و در میان اقوام ترک، رواج یافته است، به طوریکه بعدها شهرهاى خیوه، بخارا و سمرقند در کنار مراکز اسلامى آن زمان مثل بغداد و قسطنطنیه یا روم شرقى به عنوان مراکز دینى و علمى در آسیاى مرکزى ظاهر مى‏شوند و بعد شرایط اجتماعى و اقتصادى مردم آسیاى مرکزى به دنبال ورود فرهنگ اسلامى و عربى دستخوش تحولات مى‏گردد.

«نمایش ذکر» نیز نمى‏توانست به دور از این جریانات اجتماعى باشد و مى‏بایست خود را با تغییرات و تحولات جدید وفق بدهد تا زنده و پایدار بماند. بنابراین این هنر نمایشى براى بقا و دوام خود در مذهب حل مى‏شود و بعد جنبه مذهبى به خود مى‏گیرد و بعدها صرفا به ذکر اللّه‏ و تقرب به خداى یگانه تبدیل مى‏شود.طلاب حوزه‏هاى علمیه شهرهاى بخارا و خیوه و سمرقند در رشد و گسترش ذکر اللّه‏ نقش اساسى داشته‏اند و به دنبال این تلاش‏ها است که ذکر جایگاه، خود را در جامعه اسلامى آن زمان پیدا مى‏کند و بعدها در بین مردم رونقى بسیار مى‏کند.

مناسبت‏هاى ذکر خنجر:ترکمن ها رقص نمایشی ذکر خنجر را در مراسم مختلف نظیر جشن و اعیاد و یا جشن های بزرگ قبیله ای اجرا می کنند. امروزه «ذکر» صرفا به خاطر یاد اللّه‏ و تقرب به خالق یکتا و بى‏همتاست. غزلهایى هم که در اجراى این هنر نمایشى اجرا مى ‏شود، جنبه عرفانى داشته و از اشعار شاعران و عارفان به نام گذشته استفاده مى ‏شود. این آئین مذهبى در زمانهاى قدیم در جشن و عروسى‏ ها ـ مراسم ختنه سوران، تولد فرزند ـ ضیافت گرامیداشت هم سن شدن افراد با طول سالهاى زندگى پیامبر اسلام صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم، این آئین را برگزار مى ‏کنند.

شایان ذکر است که ترکمن‏ها هنوز هم وقتى به سن ۶۳ سالگى، یعنى سال عمر پیامبر اسلام، مى‏ رسند جشن مى ‏گیرند. در اصطلاح ترکمنى به این آئین مذهبى «آق قویین» یا «آق آش» مى ‏گویند. همچنین آئین هنرى ذکر اللّه‏ در مراسم ضیافت حج رفتن افراد ـ ختم قرآن کریم و موقع برافراشته شدن آلاچیق جدید براى فرزندان متاهل خانواده و… انجام مى‏ شده است.

ذکر خنجر‏ تا پنجاه سال پیش نیز در سطح روستاهاى ترکمن نشین با شور و شوق خاصى توسط گروه‏هاى ذکر برگزار مى‏ شده است. اما از آن پس به دنبال استقرار حاکمیت مطلق غربى و نفوذ فرهنگ غربى و عدم حمایت مسئولان زمان که مانع اشاعه و توسعه فرهنگ بومى و محلى و آئین‏هاى مذهبى بودند، این آئین کم کم همانند بسیارى از آئین‏ها از بین مى ‏رود. حتی در دوره ی حاکمیت ستمشاهی واژه ی “ذکر” را نیز حذف کرده و این مراسم را با عنوان رقص خنجر بکار بردند. نحوه ی اجرا:در مراسم «رقص خنجر» یا «ذکر خنجر» یک گروه ۶ نفره از مردان ترکمن به دور آتش داخل یا خارج از «آلاچیق» حلقه زده و می‌چرخند. آنها در حالیکه آوای خاصی را تکرار می‌کنند، برگرد آتش می‌گردند.

این چرخش همراه با اجرای رقص پا انجام می‌گیرد. رقص پا به صورت چرخشی و به شکل رفت و برگشت می‌باشد. در کنار همسرایان یک نفر به نام «پرخوان» حضور دارد که با ذکر خوانی خود رقصندگان را همراهی می‌نماید. پرخوان در طول مدت اجرا به نیایش و ذکرخوانی خود ادامه می‌دهد. گروه رقصنده در هر چرخشی این آوا را تکرار می‌کنند: «آهِی آهِی آهِی آهِی آهِی …»این چرخش و ذکرخوانی حدود پانزده دقیقه به طول می‌انجامد و در پایان پرخوان که از ابتدا خنجری را در دست گرفته است آن را به بالا می‌آورد. با این حرکتِ پرخوان، رقصندگان نیز دست‌های خود را در یک نقطه‌ی مشترک بالا می‌گیرند که تداعی‌گر نمایی از یک آلاچیق و یا گنبد نیز می‌تواند باشد. لازم به ذکر است که در طول اجرا خنجر فقط در دست پرخوان است.

همچنین اگر قرار است که رقص خنجر در بیرون از الاچیق اجرا گردد قبلاً آتشی تهیه می‌شود و سپس مراسم انجام می‌گیرد. تمامی بازیگران در این آیین نمایشی، لباس خاصی چون قبای بلند سرخ، کلاه پشمی سفید و پوتین چرمی دارند. مراسم نمایشی رقص خنجر هنوز هم در بین قبایل مختلف ترکمن رواج دارد و امروزه نیز در سراسر مناطق ترکمن صحرا، و شهرستان گنبد در مراسم عروسی، جشن «آق آش» و جشن‌های مختلف چون ضیافت حج، ختم قرآن و موقع برپاداشتن آلاچیق و… برگزار می‌گردد.

پرداخت عنصر نمایشی روایت در مراسم رقص خنجر:

داستان:

مراسم رقص خنجر برخلاف برخی آیین‌های نمایشی که در همین مجموعه‌ی تحقیقی نیز مانند آن را تحلیل و تجزیه کرده‌ایم داستان مستقلی را بیان نمی‌کند؛ بلکه فقط از یک مضمون روایی برخوردار است و خود به تنهایی روایتگر داستان و یا حادثه‌ای خاص نمی‌باشد. در مراسم ذکر خنجر مضامینی چون رشادت‌ها، شجاعت‌ها، دلاوری‌ها، جنگاوری‌های سرداران و قهرمانان ترکمن در قالب اشعاری موزون روایت می‌شود. پرخوان همیشه از شجاعتی که یک سرباز و یا یک جنگ‌جوی ترکمن از خود نشان می‌دهد شعر و ترانه می‌سراید و به این ترتیب همیشه داستان و ماجرای دلاوری‌های آنان را روایت می‌کند و به این ترتیب این حماسه‌ها نسل به نسل در اذهان می‌گردد و باقی می‌ماند.

امروزه در این مراسم از غزل‌های عارفانه که در حمد و ذکر پروردگار سرود شده‌اند استفاده می‌شود. شخصیت‌:این رقص نمایشی دارای یک شخصیت اصلی است و آن همان پرخوان یا باغشی هست. باغشی به عنوان کسی است که با دعا و نیایش خود تلاش می‌کند تا ارتباط گروه همسرا و تماشاگران را با خداوند مستحکم نماید و یا سعی می‌کند در پیامد این نیایش، بیمار مورد نظر یا آن کودکی که به بیماری سرخک مبتلا گشته سلامتی خود را بازیابد.

مکان اجرا: مکان اجرا گاه در داخل آلاچیق است که رقصندگان حول آتش در داخل آلاچیق می‌گردند و مراسم به اجرا در می‌آید. و اگر در داخل آلاچیق اجرا نشود در صحرا و در فضای باز آتشی تهیه می‌شود و در کنار آن مراسم به طور کامل اجرا می‌گردد. در کل اجرای نمایش رقص خنجر در تمام مناطق ترکمن‌نشین در صحرای ترکمن و شهرستان گنبد متداول است. محل وقوع روایت آن چه که پرخوان در این مراسم از شجاعت‌ها و رشادت‌های جنگاوران و مبارزان ترکمن روایت می‌کند همگی در صحرای ترکمن و در بین قبایل صحرانشین ترکمن به وقوع می‌پیوندند. دعاها و ذکرهای پرخوان نیز در طلب شفاعت و سلامتی افراد همین قبایل صحرانشین است. زمان اجرا این آیین نمایشی در گذشته‌های دور، قبل از اعزام جنگجویان به میدان مبارزه و یا قبل از انجام عملیات شکار برای نیروبخشی به آنان انجام می‌شد.

اما امروزه در مراسم عروسی و در شب حنابندان و در جشن‌ها و اعیاد مذهبی و ملی در قبیله‌ها و خانواده‌های ترکمن انجام می‌گیرد. زمان اجرای این مراسم از آغاز و شروع همسرایی و ذکرخوانی پرخوان تا پایان آن، زمان فیزیکی حدود پانزده دقیقه را به خود اختصاص می‌دهد. زمان داستانی این اجرا نیز گاهی از ساعت‌ها قبل از آغاز شکار یا جنگ شروع و تا دقایقی قبل از انجام عملیات نبرد ادامه می‌یابد.زمان دراماتیک در این روایت و اجرا همان حدود پانزده دقیقه است.

زمان روانی این آیین نمایشی ارتباط مستقیم به مکان اجرا دارد زیرا در هنگام جنگ و شکار به دلیل آن که اضطراب و نگرانی بسیار شدید است زمان روانی در اجرا بسیار طولانی می‌شود و اجرا از ریتم و ضرب آهنگ کندی برخوردار می‌گردد. ولی در هنگام عروسی و جشن‌ها به دلیل آن که فضایی شاد و مفرح بر صحنه حاکم است و از سویی به موجب تأثیر مثبت نهفته در دل نیایش و ذکرخوانی پرخوان و هم آوایی همسرایان، گذشت زمان چندان احساس نمی‌شود. و در این جا «زمان روایی» مراسم بسیار کوتاه‌تر از زمان فیزیکی احساس می‌شود و به عبارتی صحنه از ریتم و ضرب آهنگ شدیدتر و تندتری برخوردار است.

زمان وقوع روایتمضامین روایی که در این مراسم از آن استفاده می‌شود از دیرباز و از سالیان کهن، شاید چیزی حدود سه سده قبل از ظهور اسلام در اندیشه و اشعار سرایندگان و اجرا کنندگان آن تبلور یافته است و در دوران پس از اسلام نیز همچنان ادامه دارد با این تفاوت که مضامین روایی چهره‌ای مذهبی و نیایش گونه به خود گرفتند.بنابراین زمان وقوع روایت از سال‌ها پیش از ظهور اسلام آغاز می‌شود و تا بعد از ظهور اسلام و تا به امروز ادامه می‌یابد. کشمکش در روایتتضاد و کشمکش در این روایت کاملاً درونی است و در بطن روایت نهفته است.

کشمکش بین نیروهای بازدارنده مانند بیماری، دشمن و حیوانات وحشی با گروه هم‌سرایان و پرخوان که قصد دارند تا آنها را شکست دهند وجود دارد. در این مراسم کشمکش بین یک گروه (هم‌سرایان و پرخوان) و گروه دیگر (بیماری و حیوانات وحشی) دیده می‌شود. اگر موضوع مورد بحث به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد کشمکشی خاص و ویژه در درون این اجرای نمایشی پنهان است و آن کشمکش شخص پرخوان با آسمان و عالم الهی است. به عبارتی پرخوان یا باغشی با ذکرخوانی و نیایش خود در تلاش است تا با عالم آسمانی و پروردگار و اولیاءالله مرتبط گشته و از آنان در رفع بیماری و پیروزی قبیله‌اش در برابر دشمن و رستگاری آنان یاری جوید.

نقطه‌ی اوج در این آیین نمایشی نقطه‌ی اوج آن همزمان با پایان یافتن اجراست. زیرا که زمانی که ذکر خوانی و مراسم هم‌سرایان به اتمام می‌رسد و دست‌ها رو به آسمان در یک نقطه‌ی مشترک ثابت می‌مانند کشمکش بین نیروها به اوج خود می‌رسد و در این لحظه است که تماشاگران و اجراکنندگان در اوج مراسم منتظر گره‌گشایی هستند. در پایان مراسم در اوج تعلیق و کشمکش، بیمار و تماشاگران منتظر امر شفابخشی و سلامت بیمار خود و بعد از آن است که ماجرا مسیری روبه اتمام را طی می‌کند.

گفتگو (دیالوگ) دیالوگ در مراسم ذکر خنجر دارای دو بخش است: یکی ارتباط کلامی و آوایی بین پرخوان و هم‌سرایان؛ است به صورتی که پرخوان اشعاری را می‌خواند و در پایان هر قطعه شعر هم‌سرایان آوای (آهِّی، آهِّی، آهْی، آهْی، آهْی) را در پاسخ به پرخوان تکرار می‌کنند. در بخش دوم اجرای «تک گویی» یا «منولوگ» توسط پرخوان است که خطاب به آسمان از پروردگار طلب یاری، مغفرت و آمرزش می‌نماید. در مراسم ذکر خنجر زبان گفتاری به نظم و در قالب شعر بیان می‌شود. شعر و ترانه پایه‌ی اصلی اجرای مراسم رقص خنجر بر اشعاری استوار است که توسط پرخوان خوانده می‌شود. مضمون این شعرها همان‌طور که قبلاً هم گفته شد در گذشته شجاعت و رشادت و جنگاوری مردان ترکمن در میدان نبرد بوده و امروزه بیشتر نیایش و غزل‌های عارفانه‌ای است که در هر چه نزدیک‌تر شدن به پروردگار تأکید دارد.

در ادامه بخشی از اشعار مورد استفاده در مراسم رقص خنجر به دو زبان ترکمنی و فارسی آورده شده است. نحوه اجرای ذکردر حالت ایستاده۱- ایا دوسلار برادرلار ؛ الیمدان شو نقاریم اوشدی توتای دیسام قولیم یتمز ؛ ایکی باقیم اوزلیب قاچدی ؛ آمین خدا ، آمین خداهو ، ها ، هو [هم‌سرایان در حالت حلقه زده و چرخش] ۲- ای کریم بو با کریم قادر خدای سندان مددبار چالارنینگ آتاسی آدم حوا سندان مددهر نه بولغای کل عالم انبیاسندن مددفخر عالم حق حبیبی مصطفی سندن مددهو ، ها ، هو [هم‌سرایان در حالت حلقه زده و چرخش] ۳- ای آلای آلای،ای آلای آلای ای گوزیم سنی ای گوزله یار ؛ ای دیلیم سنی ای سوزله یارای قلبیم سنی ای استه یار ؛ آلای آلای آلای استه یور آی آلای آلای استه یور هو ، ها ، هو [هم‌سرایان در حالت حلقه زده و چرخشی که در پایان دست‌ها در یک نقطه‌ی مشترک رو به بالا گرفته می‌شود.] ترجمه۱- ای یاران برادران مرغ شاهینم ز دستم گریخت دستانم به گرفتن آن قادر نیست زیرا دو دستم از بدنم گسیختخدایا من را یاری ده هو ، ها ، هو ۲- ای کریم کارساز قادر متعال از تو مدد ای آدم و حوا انبیا از تو مددای انبیا هر چه هستی عالم از شماست مدد از تو ای حبیب فخر جهان محمد مصطفی از تو مددهو ، ها ، هو ۳- یا رب،یا رب،یا ربچشمانم ترا می نگرد زبانم گویای توستقلبم ترا میخواهد یا رب یا ربترا یا رب ترا هو ، ها ، هو جنبه‌های اجرایی مراسم رقص خنجر چگونگی اجرادر این مراسم نمایشی حدود ۶ نفر به عنوان «هم‌سرا» حضور دارند که وظیفه‌ی آواخوانی و اجرای حرکات موزون را بر عهده دارند. در کنار گروه هم‌سرا یک نفر به نام «پرخوان» که در میان ترکمن‌ها به «باغشی» یا «بخشی» معروف است حضور دارد.

پرخوان در حالی‌که با دو تار خود می‌نوازد اشعاری را نیز به آواز می‌خواند. در پایان مراسم پرخوان خنجری را که در دست دارددر بالای سر خود نگه می‌دارد و با این حرکت پرخوان تمامی گروه هم‌سرا نیز دست‌های خود را در یک نقطه‌ی مشترک رو به آسمان می‌گیرند. همه‌‌ی افراد شرکت کننده در این مراسم از لباس محلی ترکمن استفاده می‌کنند که توضیح مفصل آن در بخش طراحی لباس در ادامه‌ی همین فصل آمده است. در ادامه لازم به ذکر است که اگر مراسم ذکر خنجر با هدف شفابخشی اجرا شود، بیمار را در کنار آتش درون آلاچیق و یا آتشی که در بیرون آلاچیق تهیه کرده‌اند می‌خوابانند و ذکرگویی انجام می‌شود. ولی در سایر موارد مانند اجرا در جشن‌ها و عروسی‌‌ها وجود آتش ضرورتی ندارد. چهره آراییدر دوران باستان و پیش از ظهور اسلام، گروه اجرا کننده‌ی مراسم و یا افرادی که قصد نبرد یا شکار داشتند، چهره‌ی خود را با خون حیوان رنگی می‌کردند و خطوطی سرخ رنگ بر آن می‌کشیدند.

آنها بر این باور بودند که با این عمل نمادین، روحیه‌ی نبرد در افراد تقویت می‌شود و آنان در جنگ و شکار پیروز خواهند شد.ولی در دهه‌های اخیر با تغییر کارکرد حماسی مراسم رقص خنجر به کارکردی صرفاً عرفانی و ذکرخوانی هیچ گونه چهره‌آرایی در اجرای مراسم صورت نمی‌گیرد. حتی بخشی با آن موهای سفید بلند و ریش سفید بلندش چهره‌ی طبیعی خود اوست و برای او چهره‌آرایی انجام نشده است. طراحی لباس همه‌ی افراد شرکت کننده در این مراسم از لباس محلی ترکمن استفاده می‌کنند.

لباس محلی گروه مردان متشکل از چهار پوشش است: الف) تن‌پوش ب) شلوار ج) کلاه د) کفش الف- تن‌پوش خود، شامل چند نوع لباس است: ۱- «دون» Don : لباس اصیل ترکمنی که ردای بلندی از جنس ابریشم است و تا زیر زانوان می‌رسد. این لباس با ابریشم قرمز بافته می‌شود و نام آن در زبان ترکمنی «قزل دون» است. اجرا کنندگان مرد در مراسم رقص خنجر از این ردای سرخ استفاده می‌کنند زیرا نشانه‌ی خون و نبرد است. شاید آنها باور دارند که رنگ سرخ لباس نیز به جنگجویان و شکارچیان ترکمن نیرو می‌بخشد. این لباس اگر از ابریشم زرد بافته شود «قار مادون» نام دارد. ۲- «چاکمین»: لباسی بافته شده از پشم شتر است. بالاپوشی بلندتر از کت‌های معمولی آقایان. این لباس چون با پشم ظریف بافته می‌شود «اینچه چاکمین» نام دارد که البته مردان در مراسم رقص خنجر ممکن است از این لباس استفاده کنند. لباس اگر از پشم زبر باشد «یوغین چاکمین» نام دارد.۳- ایمچک: پوستینی است که در هوای سرد می‌پوشند. البته در اجرای مراسم رقص خنجر معمولاً از این پوشش استفاده نمی‌شود.۴- کونیک: پیراهن ساده‌ی بدون یقه یا با یقه‌ای کوتاه و مدور و بی‌دکمه است. ب) شلوار: تنبان گشادی است که سر آن گاه با «منگوله» و «هوتاز» تزیین می‌شد. در زبان ترکمنی به این شلوار مردانه «بالاق» می‌گویند. ج) کلاه: در دو نوع که یکی کلاه پوستی که پشم‌های نسبتاً بلندی دارد و در بین ترکمن‌ها به «تِلپِک» TELPEK معروف است. و دیگری «بئورک» یا عرق چین است.نوع اول خود، سه گونه است:۱- «دوومه تلپک» DUVMEH TELPEK2- «بوخار تلپک» ۳- «شیر ما تلپک» که اجرا کنندگان مراسم رقص خنجر از گونه‌ی دوم کلاه‌ها یعنی «بوخار تلپک» استفاده می‌نمایند. این کلاه‌ها در نوع خود منحصر به فرد و جزء صنایع دستی ترکمن محسوب می‌شوند. د- کفش: که سه گونه است,

۱- «چکمه» که اصلی‌ترین پاپوش مردان ترکمن و از جنس چرم است و توسط کفاشان محلی دوخته می‌شود. ۲- «چاریق» که از پوست گاو تهیه می‌شود. اجرا کنندگان مراسم رقص خنجر از این گونه‌ی کفش استفاده می‌نمایند.۲- «دولاق» که آن پارچه‌ای دستباف به عرض پنج سانتیمتر است و قبل از پوشیدن چاریق، دور ساق پا می‌پیچند.مردان اجرا کننده‌ی مراسم رقص خنجر علاوه بر پوشیدن «چاریق»، «دولاق» را نیز به پا می‌بندند.مردان ترکمن و نیز اجراکنندگان مراسم رقص خنجر از یک «شال کمری» زرد رنگی به نام «بیل قوشاق» استفاده می‌کنند که بر روی ردای سرخ به دور کمر بسته می‌شود. شال کمتر ضمن آن که زیبایی خاصی دارد به هنگام نبرد و تحرک از نظر حفاظت جسمانی بسیار مفید است. لباس زنان ترکمن گروه اجرا کننده‌ی زن در مراسم رقص خنجر از لباس محلی و سنتی زنان ترکمن استفاده می‌نمایند، که این لباس از چهار پوشش تشکیل شده است. الف) پیراهن زنانه که از سه قسمت تشکیل شده است:۱- آستین (نیک)۲- پهلو (یان)۳- دامن (آشری)ب) کمربندی که دختران ترکمن بر روی پیراهن خود می‌بندند و به «هونجی قوشاق» موسوم است. ج) کفش زنانه معروف به «گل میخ لی» و «قرمه کوش» د) شلوار زنانه، دارای نقوش زیبا و قدیمی که این نقوش را «ایق اورنی» می‌گویند. شلوار زنانه را نیز همچون شلوار مردانه «بالاق» گویند. هـ) روسری که در بین زنان ترکمن به «یاشماق» معروف است و در واقع وسیله‌ای است برای رو گرفتن آنها از مردان.

در ادامه لازم به ذکر است که گاهی زنان هم مراسم ذکر خنجر را در مجلس زنان اجرا می‌نمایند که در این میان زنان غزل خوان معروفی نیز دیده می‌شود. با توجه به توضیحات بالا به سادگی می‌توان به تنوع رنگی موجود در طراحی لباس و زیبایی که حاصل آن است پی برد. طراحی صحنهاین مراسم در یک صحنه‌ی ثابت دایره‌ای شکل اجرا می‌شود. به طوری که در مرکزیت آن گاه آتشی شعله‌ور است و گاهی بدون آتش. بنابراین یکی از ابزار صحنه در اجرای رقص خنجر آتش می‌تواند باشد. شکل قرار گرفتن افراد در میدان به صورت دایره خود یک نوع طراحی صحنه‌ی ویژه‌ای را به وجود آورده است. از ابزار دیگر مورد استفاده در این آیین نمایشی «خنجر» است که در پایان مراسم با بالا نگه داشتن آن توسط پرخوان کاربردی خاص می‌یابد. کار ویژه‌ی عنصر خنجر در صحنه‌ی این نمایش آیینی اتحاد بخشیدن به افراد گروه و دعوت آنان و تماشاگران به ارتباط بیشتر با خداوند و دریدن لایه‌های پلیدی و سیاهی است. عنصر دو تار و یا هر ساز دیگر نیز به عنوان غنا بخشیدن به صحنه و افزایش ظرفیت احساسی صحنه و تماشاگر کاربرد دارد. اجرای مراسم در بیرون آلاچیق و در شب، با وجود صحرایی زیبا و نور مهتاب به شکلی طبیعی طراحی صحنه‌ی شگفت‌انگیزی را به وجود می‌آورد. به طور کلی در طراحی صحنه‌‌ی مراسم رقص خنجر عناصری چون، آتش، گروه همسرا، خنجر، ساز، آلاچیق و طبیعت ترکمن صحرا دخالت دارند که در یک نگاه کلی با طراحی صحنه‌ای رنگین و زیبا روبرو هستیم. رنگ در اجرا عنصر رنگ در مراسم رقص خنجر کاملاً نمادین است.

در این مراسم رنگ سرخی که بر چهره کشیده می‌شود و نیز لباس سرخی که بر تن می‌پوشند همگی نشانه‌ای از خون، نبرد و تقابل است. و از سویی نشانگر عشق و علاقه‌ی مرد ترکمن به سرزمین و به قبیله‌ی خود. رنگ زرد شامل کمر علاوه بر زیبایی خاص خود در تاریکی و در شب می‌تواند شاخص افراد باشد. همچنین رنگ زرد در این مراسم نشانه‌ی زندگی، حیات بخشیدن و باروری نیز هست. کلاه سفید پشمی بیانگر صلح‌جویی و اندیشه‌ی پاک اقوام ترکمن است. زبانه‌های سرخ و آبی آتش داخل آلاچیق نمادی از مبارزه با شب وتاریکی و از بین بردن بیماری و نوید زندگی و حیات است. حرکتحرکت هم‌سرایان بر روی یک محور دایره‌ای شکل طراحی شده است. این محور حول مرکزیت خود در طول اجرای نمایش برخلاف جهت حرکت عقربه‌های ساعت در حال چرخش است. افراد گروه ضمن چرخیدن بر روی این خط دایره‌ای رقص پا نیز انجام می‌دهند. پاها حالت رفت و برگشت به داخل حلقه‌‌ی دایره‌ای و خروج از آن را تکرار می‌نمایند که در اثر این تکرار رقص خنجر شکل گرفته و تکمیل می‌گردد. در پایان مراسم در نقطه‌ای پرخوان، خنجر خود را رو به آسمان گرفته و بالا نگه می‌دارد. در این هنگام چرخش پا و حرکت دایره وار هم‌سرایان که بر خلاف جهت حرکت عقربه‌های ساعت ادامه داشته، متوقف می‌گردد و دست راست همه‌ی افراد گروه در یک نقطه‌ی مشترک در آسمان بالا نگه داشته می‌شود. این تصویرسازی تداعی‌گر شکل گنبدی یک مکان مقدس است. نیز اشاره به آسمان و ارتباط با خداوند دارد.

بنابر توضیح فوق در می‌یابیم که در مراسم رقص خنجر تمام حرکات از قبل طراحی شده و طبق اصولی از پیش تعیین شده انجام می‌پذیرد. موسیقیآوایی که همسرایان در حین اجرای رقص ادا می‌کنند دارای ریتم منظمی است و یک نوع موسیقی حماسی را در فضا طنین‌انداز می‌کند. پرخوان نیز با غزل خوانی و آواز خود که گاه با نوای دلنشین دو تارش همراه است موسیقی اجرای این آیین نمایشی را تکمیل می‌نماید.

با وجود عناصر موسیقایی فوق فضای شاد و نیز معنوی صحنه دو چندان گشته و مخاطبان ارتباط بهتر و عمیق‌تری با مراسم برقرار می‌سازند. در اجرای مراسم رقص خنجر توسط مردان، آوای هم‌سرایان از حیث زیر و بم بودن صوت در گروه صدایی «باریتون» قرار دارد. در نوع دیگر اجرای این مراسم که توسط زنان انجام می‌شود آوای هم‌سرایان زن در گروه صدایی «متسو سوپرانو» قرار می‌گیرد. زیرنویس۱- قدمگاه بهاءالدین نقشبندی در ۱۰ کیلومتری شهر بندر ترکمن در فاصله‌ی ۵۰۰ متری جاده‌ی آسفالته‌ی بندر ترکمن به آق قلا و در جنوب غربی روستای خواجه لر واقع شده است. گویا مکانی بوده که خواجه بهاءالدین نقشبندی در سفر مکه‌ی خود، در آن به استراحت پرداخته است. طبق رسوم، زنان ترکمن بیشتر از مردان ترکمن به زیارت این مکان می‌روند؛ بویژه زنان نازا که برای مادر شدنشان، بز یا بزغاله‌ای را نذر می‌کنند. این زیارتگاه در اعیاد و مراسم مختلف، به خصوص در روزهای جمعه علاقمندان بسیاری دارد. ۲- در مراسم رقص خنجرگاهی اوقات فرد بیمار را که بیشتر کودک مبتلا به سرخک و یا بیمار روحی و روانی بوده، در کنار آتش می‌خواباندند و باغشی به «پرخوانی» می‌پرداخت و مراسم با هدف شفابخشی فرد بیمار اجرا می‌گردید. در پرخوانی که همان مراسم رقص خنجر است؛ پرخوان دعا و نیایش را به دفعالت زیادی تکرار می‌کند و همسرایان با اجرای حرکات نمایشی دست و پا تا انتهای ذکرخوانی پرخوان را همراهی می‌نمایند. ۳- مراسم مشابه ذکر خنجر با هدف شفابخشی در منطقه‌ی سیستان و بلوچستان اجرا می‌شود. ۴- در این مراسم یک خواننده و نوازنده ساعت‌ها بر بالین بیمار اقدام به ذکرخوانی و نوازندگی می‌نماید.

آنها معتقدند تا ظهور رگه‌های بهبودی در بیمار، خواننده باید به ذکرخوانی و نوازندگی خود ادامه دهد. ۵- آلاچیق ترکمن «اوی»، «oy» نامیده می‌شود و «اوی» به معنی مسکن و محل زیست است. آلاچیق یک اسکلت متحرک و قابل حمل و نقل است که با «نمد» و «قامیش» که یک نوع حصیر بافته شده از بریده‌های نی می‌باشد، پوشانده می‌شود.

عشایر ترکمن اغلب برای مهمانان و یا فرزندان خود که زندگی تازه‌ای را با خانواده‌ی خود آغاز می‌کنند، از این نوع آلاچیق‌ها استفاده می‌کنند و نشانه‌ی عزت و احترام به آنان است. مرحوم «استاد قزاق پنق» باغشی پر آوازه‌ی ترکمن است که هم اکنون چند تن از شاگردان وی راه آن استاد مشهود را ادامه می‌دهند. «برادران پنق» آخرین نسل از سازندگان آلاچیق ترکمنی هستند که در شهرستان «سیمین شهر» واقع در پانزده کیلومتری شمال شرقی شهرستان بندر ترکمن مشغول به کار هستند. ۶- «آق آش» مجلس گرامی داشت هم سن شده افراد با پیغمبر اسلام(ص) می‌باشد. ترکمن‌ها هنوز هم وقتی که به سن ۶۳ سالگی، یعنی سن وفات پیامبر(ص) می‌رسند، این مراسم شکرانه را برگزار می‌کنند. ۷- ابزاری تزئینی برای لباس ترکمن‌هاست. ۸- چاریق در نواحی غرب شهرستان گرگان و همچنین در استان مازندران به نام «چرم پاتو» و در نواحی شرق شهرستان گرگان به نام «چارُق» مصطلح است. ۹ و ۱۰- آواز زن و مرد از حیث زیر و بم بودن صوت به شش قسم کلی تقسیم می‌شود سوپرانو Soprano (صدای زیر و ظریف زن)، متسو سوپرانو Mezzo-Soprano (صدای متوسط زن)، کنترآلتو Contralto (صدای بم زن)، تنور Tenor (صدای مرد جوان)، باریتون Baryton (صدای بم مرد)، باس Basse (بم‌ترین صدای مرد).

منبع : سیری در ایران

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا