اخبار

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

گردشگری به‌مراتب بیش از یک صنعت است و با اطلاق صنعت به گردشگری آن را کمتر از آن چه هست تعریف کرده‌ایم. گردشگری پدیده‌ای اجتماعی‌اقتصادی است که به‌عنوان نیروی محرکه‌ای برای بخش‌های مختلف عمل می‌کند و تنها شامل بنگاه‌های تجاری یا دولتی نیست؛ بلکه مردم را نیز دربرمی‌گیرد. گردشگری را می‌توان ترکیبی از فعالیت، تجربه، خدمات ملموس و غیرملموس، کالا و اطلاعات دانست که  محرک و مولد بسیاری از بخش‌ها اعم از: مراکز تفریحی، مراکز اقامتی و پذیرایی، اطلاعات و رزرواسیون، دفاتر خدمات مسافرتی، راهنماها، حمل‌ونقل و… نیز هست.

با تاکید بر بعد تقاضا،گردشگری مجموعه‌کارهایی است که فرد در مسافرت و در مکانی خارج از محیط معمول خود برای کمتر از یک‌سال متوالی و با هدف تفریح، تجارت یا فعالیت‌های دیگر انجام می‌دهد و البته این فعالیت‌ها به قصد کسب درآمد در منطقه مورد بازدید انجام نمی‌شود. از طرفی با تاکید بر بعد عرضه گردشگری مجموعه‌ای از کسب‌وکارهاست که به‌طور مستقیم کالا و خدماتی را برای فعالیت‌های تفریحی در خارج از محیط زندگی روزمره فراهم می‌کند. گردشگری با تجربه مکان سروکار دارد. درگردشگری مقصد گردشگر و تجربیات آن مکان و اتفاقاتی که در آن محل رخ می‌دهد، اهمیت بسیاری دارد.

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

یکی از ضرورت‌های مدیریت موثر در صنعت گردشگری رویکرد نظاممند به فعالیت‌های گردشگری است؛ لذا مدیرانی موفق خواهند بود که گردشگری را به‌صورت مجموعه‌ای از اجزای مرتبط و متعامل درنظر بگیرند. اجزا، متکی به هم و بر هم تاثیر گذارند. به‌دلیل چندرشته‌ای‌بودن گردشگری ضرورت وجود نگرش سیستمی بیشتر احساس می‌شود . سیستم گردشگری سیستمی باز است؛ چرا که در کنش و تعامل با عوامل بیرونی است و از آن‌ها تاثیر می‌پذیرد.

درحقیقت نوع گردشگری براساس هدف اصلی یا مقصود است و این هدف است که نوع سفر را مشخص می‌کند و به نوعی فرآیند سفر با یک انگیزه‌ی اصلی شروع می‌شود. نکته‌ی مهم این است که هیچ‌وقت یک نفر با یک هدف خاص به گردش نمی‌رود. درست نیست بگوییم این افراد فقط گردشگر فرهنگی هستند. وقتی گردشگری برای بازدید یک موزه به مکانی سفر می‌کند، به‌حتم درآنجا به یک فعالیت تفریحی هم می‌پردازد. درست و علمی‌تر این است که بگوییم گردشگران ورودی به ایران هدف اصلی‌شان فرهنگی است؛ ولی به‌یقین اهداف دیگری هم دارند. بر همگان روشن است که باوجود تلاش‌های بسیار همچنان با مشکلاتی در حوزه‌ی گردشگری در اصفهان زیبایمان روبه‌رو هستیم. به این دلیل برآن شدیم تا در نشستی دوساعته در دفتر روزنامه‌ی سراسری نسل‌فردا مشکلات موجود در صنعت گردشگری در استان اصفهان را با حضور آقایان زاهد شفیعی دکتری برنامه‌ریزی اداره شهری و مدیرگروه گردشگری دانشگاه هنر اصفهان، محمدشریفی کارشناس‌ارشد گردشگری و دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه اصفهان، امین حاتمیان کارشناس گردشگری و خانم‌ها ندا ترابی فارسانی دکتری گردشگری از دانشگاه پرتغال و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان و سحر موحدی دانشجوی دکتری برنامه‌ریزی شهری و مدیرگروه مطالعات گردشگری شهر جهاد دانشگاهی واحد اصفهان  بررسی کنیم.

بستام رخ: در ابتدا اجازه دهید با این سوال آغاز کنیم: علت ظهور گردشگری چه بوده و خاستگاه آن کجاست؟

ترابی: اواخر ۱۹۵۰ بعد از جنگ جهانی دوم به گردشگری برای اولین‌بار به‌صورت تخصصی نگاه شد و علم گردشگری به‌وجود آمد. تا پیش از آن سفرهایی به‌منظور تجارت یا زیارت انجام می‌شد؛ ولی گردشگری به این‌شکل نبود. جنگ جهانی دوم اثرات بسیار زیادی بر افراد داشت و فشار سنگینی را بر اروپا وارد کرد؛ لذا مردم به فکر کسب آرامش افتادند و درواقع گردشگری را عامل تبادل فرهنگی به‌عنوان ابزاری برای صلح درنظر گرفتند و به‌مرور گردشگری رونق پیدا کرد و به‌عنوان یک علم به آن توجه شد و در دنیا مطرح شد.

شفیعی: گردشگری به‌شکل حرفه‌ای و امروزی خود از انگلستان آغاز شد و توماس کوک به‌نوعی آغازگر این داستان بود: زمانی که کارگران خسته از صنعت را آخر هفته‌ها برای تفریح و استراحت به شهری خوش‌آب‌وهوا می‌فرستاد.

ترابی: همان‌گونه که در کتاب مقدمه‌ای بر جغرافیای جهانگردی ایران نیز ذکر شده است، پهلوی اول تا حدودی زیرساخت‌های  اولیه را برای توسعه‌ی گردشگری در ایران ایجاد کرد و در این راستا در سال ۱۳۱۴ دولت، اداره‌ای به نام اداره‌ی جلب سیاحان خارجی در وزارت داخله تاسیس کرد که به نوع خود اولین قدم برای جذب گردشگر به داخل ایران بود. پهلوی دوم نیز به پیروی از پدر تلاش‌هایی کرد و از گردشگری به‌مثابه‌ی ابزاری برای توسعه‌ی اقتصادی و مدرنیسم استفاده کرد.

پس از آنکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و با شروع جنگ تحمیلی، تعداد گردشگران خارجی به‌طور ناگهانی کاهش پیدا کرد و بدیهی است که جنگ باعث می‌شود  گردشگران دیگر آن مقصد را به‌عنوان یک مقصد امن برای سفر درنظر نگیرند.

در دولت‌های پنجم و ششم انرژی‌های بسیاری صرف سازندگی و خرابی‌های پس از جنگ شد. اتفاق خوب این دوره برای گردشگری، تجزیه‌ی شوروی سابق و شکل‌گرفتن همسایه‌های جدید بود که تا حدودی باعث ورود گردشگران خارجی به ایران شد. ارتباط نزدیک با کشور ژاپن نیز اتفاق خوب دوم برای تبادل گردشگر بود. در دولت‌های هفتم و هشتم تلاش‌های بسیاری برای توسعه‌ی گردشگری انجام شد و سال ۲۰۰۱ توسط سازمان ملل، سال گفت‌وگوی تمدن‌ها نام گرفت و تا حدودی رشد و توسعه‌ی گردشگری در ایران شکل گرفت. در دولت‌های نهم و دهم با  اعدام صدام‌حسین، حاکم وقت عراق حصار ارتباطی بین عراق و ایران شکسته شد و جمعیت زیادی از شیعیان به ایران سفر کردند که هنوز هم شاهد ورودشان هستیم.

اهمیت گردشگری برای اصفهان مسئله‌ای بدیهی است و باید توسعه پیدا کند؛ اما نه به هر قیمتی! باید براساس اصول گردشگری پایدار پیش رفت. اگر بخواهیم به هر قیمتی گردشگری را رونق دهیم ممکن است اثرات منفی جبران‌ناپذیری برجای بماند.

یکی از راه‌های توسعه‌ی گردشگری پایدار، شناسایی و مطالعه‌ی بازارهای خاص گردشگری در مقصد است.

همان‌گونه که بارهاوبارها ذکر شده است، شهر اصفهان یک مقصد گردشگری فرهنگی است؛ اما باید توجه داشته باشیم که خود گردشگری فرهنگی نیز بازارهای خاص (نیش‌توریسم) خردتری را دربرمی‌گیرد که باید شناسایی و به‌طور تخصصی مطالعه شوند. علم گردشگری علمی است پویا و باقی‌ماندن در دنیای رقابتی گردشگری مستلزم ظهور نیش‌توریسم‌هاست. مفهوم نیش‌توریسم (بازارهای خاص گردشگری) در سال‌های اخیر ظهور کرده و می­توان گفت نقطه‌ی مقابل گردشگری انبوه است. نیش‌توریسم مجموعه‌ای از روش‌ها و فعالیت‌هاست که میان گردشگران تمایز قائل می­شود و فعالیت‌ها و خدمات را براساس مطالعه‌ی رفتار گردشگر، انگیزه‌ی سفر آن‌ها و نیازهایشان ارائه می­دهد. یک نیش‌مارکت یا بازار خاص بر محصولی خاص تاکید دارد و براساس تقاضای مشتری ظهور می‌کند.

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

ترابی : این‌که مسافر با خودروی شخصی خود به اصفهان بیاید و شب را در چادر اقامت داشته باشد و غذای کنسروی را که از شهر خود به‌همراه آورده مصرف کند، گردشگری پایدار محسوب نمی‌شود. گردشگر یعنی کسی که در جیبش پول بگذارد و آن را در مقصد خرج کند. از آنجایی که مسافرت با خودروی شخصی به‌ویژه در ایام نوروز و  فصل‌های اوج سفر برای مقصد ایجاد آلودگی صوتی، ترافیک و آلودگی زیست‌محیطی می‌کند باید با ایجاد اقامتگاه‌ها و پارکینگ‌های حومه‌ی شهری و تعبیه‌ی وسایل حمل‌ونقل عمومی به داخل شهر از این اثرات منفی کاست.

شفیعی: در پروژه‌ی جامع طرح شیراز به این نتیجه رسیدند که اگر عید نوروز در ورودی شهر به هر خودروی شخصی پنجاه‌هزار تومان داده شود و در مقابل خواسته شود که وارد شهر نشوند، سودمندتر از ورود گردشگر به شهر خواهد بود. این فاجعه‌ای است که ممکن است برای اصفهان هم به‌زودی رخ دهد. ظرفیت قابل تحمل، ظرفیتی محدود است که باید به‌طور جدی به آن توجه شود. گردشگری وقتی به معنای واقعی و صحیح تعریف می‌شود که گردشگر دریک بازی بردبرد با جامعه‌ی میزبان وارد تعامل شود.

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

بستام‌رخ: توسعه‌ی پایدار، توسعه‌ی کیفی است که در جهت ارتقای کیفیت زندگی و هدف از آن بالابردن سطح کیفیت زندگی برای آیندگان است و در سه حیطه‌ی پایداری محیطی، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی دارای مضامین عمیقی است. رضایت جامعه‌ی میزبان، اثرات گردشگری در جوامع محلی، فصلی‌بودن گردشگری، مدیریت زباله، کنترل توسعه و مدیریت انرژی چندی از شاخص‌های پایداری گردشگری هستند. مفهوم ظرفیت تحمل حداکثر میزان استفاده از یک مکان بدون آسیب‌رساندن به منابع آن، کاهش رضایت بازدیدکنندگان یا اعمال اثرات منفی و مخرب بر اقتصاد، اجتماع و فرهنگ آن منطقه است.

شفیعی : در همه جای جهان تعطیلات مساوی است با اوقات فراغت و ارتباط با اقتصاد.گردشگری صنعتی پسارفاه است و نیاز است بعد از پاسخگویی به خیلی نیازهای دیگر به آن پاسخ داده شود. گردشگری بخشی از مصرف عمومی است؛ مثل سلامت یا آموزش؛ ولی به‌راستی گردشگری در سبک زندگی مردم ایران چه جایگاهی دارد؟

شریفی : گردشگری نیز مانند همه صنایع دیگر در کنار منافع دارای مضرات نیز می باشد . حتی ده مقصد برتر گردشگری جهان هم به لحاظ درآمدها یا تعداد گردشگران نیز با مشکلاتی در رابطه با مبحث توسعه پایدار  رو به رو می باشند  . اگرچه به نظر می رسد که مشکلات این حوزه برای کشورهای فوق کمتر از ایران است  نمی توان اظهار داشت  که صرفا کشور ایران  با مشکلات مرتبط با توسعه پایدار مواجه است. جریان ۵۰ تومان شیراز شاید از دید منافع و مضرات دولت درست باشد ولی باید در نظر داشت که خیلی از منافع بخش خصوصی با گردشگری گره خورده .هتل ها ، رستوران ها ، مغازه ها و … درآمد اصلی شان از گردشگری است .  به عبارت دیگر نمی توان بیان کرد که با حذف گردشگری شهر شیراز، منافع بیشتری عاید این شهر خواهد شد.

شفیعی : گردشگری اگر به شکل پایدار توسعه یابد و منافع نسل آتی نیز در آن لحاظ شود آن‌وقت است که می‌توانیم ادعا کنیم به شکل صحیح گردشگری دست‌یافته‌ایم. متاسفانه مشکل پایداری این است که نتایجش ۵۰ سال بعد مشخص می‌شود. رودخانه‌ی زاینده‌رود ۲۰ سال پیش خشک شد. زمانی که نگاه ما فقط محلی بود؛ درصورتی که باید به‌صورت یک کل درنظر گرفته می‌شد.

موحدی: هویت و فرهنگ ما در حال تحلیل‌رفتن است و اگر بخواهیم به هرقیمتی گردشگر وارد کنیم و هیچ زایش فرهنگی نداشته باشیم ممکن است تاثیرات منفی بر هویت ساکنین مقصد داشته باشد. مهم این است که اول برنامه‌های فرهنگی غنی برای جامعه‌ی محلی در غالب برنامه‌های اوقات فراغتی مناسب ایجاد شود که شهروندان  با فرهنگ غنی خود بیشتر آشنا شوند و حس افتخار و غرور را تجربه کنند و در پی آن نیز زمینه‌های جذب گردشگر فرهنگی بالا رود؛ نه اینکه همه‌چیز را آماده کنیم و گردشگر بیاید مصرف کند و برود و مردم خودمان فقط حسرت بخورند. گردشگران دیگر به‌دنبال کسب تجارب جدید هستند و تجربه‌ی جدید نه از دل شهرداری بیرون می‌آید، نه دانشگاه‌ها؛ بلکه از دل مردم جامعه نشات می‌گیرد. متن جامعه از لحاظ فرهنگی باید آنقدر دعوت‌کنندگی بالایی داشته باشد که برای گردشگر جذابیت به‌وجود آورد و اقتصادی پایدار و خلاق ایجاد کند.

درحال‌حاضر فقط در زمینه‌ی صنایع‌دستی وارد حوزه‌ی خلاقیت شده‌ایم؛ درصورتی که فرصت‌های خلاقیت بسیار دیگری در زمینه‌های مختلف هست که برآمده از جوامع محلی هستند و نهاد حاکمیت نمی‌تواند آن‌ها را با کیفیت اجرا کند؛ لذا باید به دست مردم سپرده شود که زمینه‌اش ایجاد شود و کشش گردشگری حاصل کند؛ دراین‌صورت دیگر به هزینه‌های گزاف برای بازار گردشگری مانند ساخت هتل لوکس نداریم.

ترابی: توسعه‌ی تسهیلات در استان باید پراکنش داشته باشد. درحال‌حاضر ۲۷ روستای هدف گردشگری در استان داریم؛ ولی فقط ابیانه را می‌شناسیم. درحالی‌که دیگر روستاها نیز دارای پتانسیل‌های زیادی هستند که باید روی آن‌ها کار کرد. دراین‌صورت است که می‌توانیم گردشگری انبوه را در سطح شهر کاهش دهیم و از تمرکز جمعیت در شهر به‌ویژه در فصل‌های اوج سفر کاست.

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

بستام‌رخ: توسعه‌ی نظام‌مند صنعت گردشگری در یک مقصد با زیر ساخت‌ها، جاذبه‌ها از یک سو و با فرهنگ، میزان درآمد سرانه، سطح توسعه‌ی منطقه و الگوی هزینه‌ی خانواده از سوی دیگر ارتباطی نزدیک دارد؛ ازاین‌رو گردشگری فعالیتی فرابخشی است که پیوندی مستقیم یا غیرمستقیم با بخش‌های مختلف دارد و توسعه‌ی مطلوب آن در گرو توسعه‌ی زنجیره‌وار تمامی بخش‌های فعال در عرضه و تقاضای گردشگری است.

جامعه‌ی میزبان و ساکنان محلی نقش انکارناپذیری در تولید محصول گردشگری بازی می‌کنند. اگر به هر دلیلی جامعه‌ی میزبان آمادگی و تمایلی به پذیرش گردشگر نداشته باشد، تلاش متولیان نتیجه‌ی دلخواه را دربرنخواهد داشت.

‌موحدی: چرا میراث نمی‌گوید: دانشگاه هنر تو چه ظرفیت‌هایی در بخش فرهنگ و هنر داری؟ چرا شهرداری نمی‌گوید: دانشجوهای فارغ‌التحصیل شما در چه زمینه‌هایی می‌توانید به من کمک کنید؟ چرا هر نهادی برای خودش جزیره‌ای کار می‌کند؟ یکی می‌گوید: تو پول نداری، ساکت شو! دیگری می‌گوید: تو کار بلد نیستی، دخالت نکن!

حاتمیان: یکی از اصلی‌ترین معضلات در حوزه‌ی گردشگری مستقرنبودن مدیریت دانش در این بخش است. باید سیستم نظام‌مندی شکل بگیرد. اگر معتقد باشیم که باید خلق محصول و تجربه‌ی جدید در گردشگری ایجاد کنیم باید مسائل و مشکلاتمان را با سنجه‌ی مدیریت دانش بسنجیم. باید بین بخش دولتی و خصوصی هم‌اندیشی وجود داشته باشد. کشوری که مردمانش به‌واسطه‌ی شخصیت اجتماعی بیشتر علاقه به کار انفرادی دارند و در مقام فعالیت گروهی ضعیف عمل می‌کنند، نباید انتظار موفقیت زودهنگام در این گونه‌مسائل که نیازمند همکاری و هم‌پوشانی همه‌ی آحاد مردم اعم از بخش خصوصی، دولتی و عمومی است، داشته باشد. در گردشگری همه‌ی نهادها و مردم باید با هم همکاری کنند تا یک گردشگر از ظرفیت‌های گردشگری، تاریخی و فرهنگی کشور بهره‌مند شود و بازگردد. گردشگری مثل خیلی از صنایع نیست که فقط نیاز به یک مجوز داشته باشد و بعد از آن به‌راحتی بتوان پروژه را عملیاتی کرد.

از منظر سیاست بین‌الملل هم موضوع حائزاهمیت است. در این حوزه بازهم گردشگری به‌شدت تسهیل‌کننده است؛ تا جایی که به عقیده‌ی من گردشگری می‌تواند نقش روغن چرخ‌دنده‌های دیپلماسی را در روابط بین‌المللی بین کشورها ایفا کند.

ترابی: نگاه تخصصی و علمی وجود ندارد و حتی مفهوم‌های ابتدایی گردشگری را بلد نیستیم. در هیچ‌کجای دنیا بدون اینکه کسی دوره‌ی آموزشی مرتبط با گردشگری ندیده باشد او را درحوزه‌ی اجرایی به‌کار نمی‌گیرند. ممکن است کسی در قسمت ظرف‌شویی رستوران تحصیل‌کرده‌ی این رشته نباشد؛ البته مشکلی هم ایجاد نمی‌کند؛ ولی پیش‌خدمت یک رستوران به‌حتم باید دوره‌ی آموزشی دیده باشد؛ زیرا به‌طور مستقیم با مشتری در ارتباط است.

حاتمیان: ایراد از جایی شروع می‌شود که مسیری که از سطح کلان دولت آغاز می‌شود و به ترتیب به نهادهای پایین‌تر و در نهایت به اجرا می‌رسد، در قالب یک پیوستار و رویه منظم نیست. ممکن است و به‌طور کامل هم صحیح است که ایده از پایین به بالا برود؛ ولی سیاست‌گذاری باید از بالا به پایین و پیوستار باشد تا بتوانیم شاهد روی‌دادن اتفاقی خوب و هماهنگ در گردشگری کشور باشیم.

ترابی: باید فعالیت شبکه‌ای در گردشگری رونق پیدا کند و مدیریت از پایین به بالا باشد.

حاتمیان: گروه معماری، گروه گردشگری، گروه شهرسازی، گروه مطالعات اجتماعی و گروه مطالعات اقتصادی همه‌وهمه باید در کنار هم راجع به گردشگری تصمیم بگیرند. مشکل اینجاست که هنوز سیاست‌های کلانمان شکل نگرفته است؛ ولی در جزئیات هزینه‌های گزاف خرج می‌کنیم و این نشان‌دهنده‌ی ناهماهنگی است. وقتی فعالیت‌ها در یک راستا نباشد و هر کسی ساز خودش را بزند، یک سری گپ ایجاد می‌شود و از هماهنگی‌ها در عملکردی واحد منجر به بروز تناقض می‌شود؛ به‌عنوان مثال،

از طرفی روی جذب گردشگر در بافت مرکزی شهر سرمایه‌گذاری می‌کنند و از طرف دیگر باید در این ناحیه، ترافیک را مدیریت کنند و با وجود نبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی متناسب با تمایلات گردشگر، مجبور می‌شوند طرح زوج و فرد اعمال کنند تا رفت‌وآمد کاهش پیدا کند و این در بلندمدت ایجاد تناقض می‌کند!

شفیعی: چالشی جدی در این بحث چندصدایی و فقدان مدیریت یکپارچه است. صداهای متعدد و گاه متناقض، آفتی برای توسعه‌ی گردشگری است. ما هنوز در مفهوم به گفتمان واحد نرسیده‌ایم و وجود چارچوب فکری واحد، گام اولیه محسوب می‌شود. هماهنگی چارچوبی و ساختاری و عملکردی نداریم. یکی می‌گوید: باید هتل جدید بسازیم. دیگری عقیده دارد باید خانه‌های قدیمی را برای اقامت توسعه داد. سیاست‌گذاری، اجرا و نظارت نمی‌توانند با هم در یک سازمان وجود داشته باشند و اگر چنین باشد، یعنی فساد حاکمیتی وجود دارد. باید در نهایت یک سازمان نقش رهبری را ایفا کند و حرف آخر را بزند.

شریفی: باید به گردشگری از ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، زیست‌محیطی و تکنولوژیکی نگاه کرد. اگر یک بخش کار خود را به‌درستی انجام ندهد، کار دیگر بخش‌ها را خراب می‌کند. رشد راحت است؛ ولی توسعه پیداکردن سخت. بخش خصوصی نیز وقتی می‌تواند عهده‌دار شود که موقعیت اقتصادی آن‌ها توسعه پیدا کرده باشد؛ به‌طور مثال، در کنفرانس اخیر خواسته شد تا بخش خصوصی بیاید و حمایت مالی کند؛ ولی به‌راستی بخش خصوصی چقدر توانست کمک‌کننده باشد:یک میلیون؟ دومیلیون؟  وقتی اقتصاد در جامعه‌ای توسعه پیدا نکرده است، بخش خصوصی هم نمی‌تواند فعالیت چشمگیری داشته باشد و این‌گونه می‌شود که شهرداری و میراث وارد عمل می‌شوند و بودجه را تعیین می‌کنند؛ در نتیجه تمام سیاست‌ها را نیز آن‌ها تعریف می‌کنند. بخش خصوصی وقتی فعالیت می‌کند که منافعی به‌دست آورد و در سیاست تاثیرگذار باشد. الان یک بخش خصوصی واقعا چقدر می‌تواند بر تصمیمات سازمانی همچون شهرداری تاثیر بگذارد؟

حاتمیان: در مقوله‌ی گردشگری هماهنگی بین‌سازمانی و بین‌بخشی حلقه‌ی مفقوده‌ی ماجراست. باید بدانیم گردشگری چه الزاماتی دارد؟ ابتدا باید به یک گفتمان و ذهنیت مشترک برسیم و بعد وارد فاز اجرا شویم. تا به این مرحله نرسیم، نمی‌توانیم فعالیت پایداری داشته باشیم؛ البته باز هم می‌گویم که ما ابتدای راهیم؛ ولی باید از همین ابتدا به‌درستی مفاهیم را تعریف کنیم و سرعت نهادینه‌شدن گردشگری را چه در دولت، چه درجامعه بالا ببریم. نشود که مثل فضای مجازی، اول آسیب‌هایش وارد جامعه شود و بعد به‌فکر چاره‌جویی برآییم و در این راستا بدوا هزینه‌های گزافی را متحمل و پس از آن از مواهب موضوع بهره‌مند شویم. باید اتفاقات را مدیریت کرد. وقتی مسئولیت با یک‌جا باشد، به‌یقین پاسخگویی هم با همان‌جا خواهد بود. الان همه می‌گویند ما هستیم و نقش داریم؛ ولی وقتی مشکلی پیش می‌آید کسی پاسخگو نیست و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند.گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

موحدی: توجه به هویت بومی و ایجاد فضاهایی برای اوقات فراغت برای مردم محلی ظرفی می‌شود که مظروفش اتفاق‌های گردشگری است که خودبه‌خود کشش ایجاد می‌کند. وقتی اتفاقات مردم‌نهاد و جامعه‌محور بشود، خانه‌ی تاریخی را در اطراف میدان نقش‌جهان می‌یابیم که ساکنان آن خانه به‌طور خودجوش عصرها با وعده‌ی عصرانه پذیرای گردشگران هستند. می‌شود با ارائه‌ی الگوهای مناسب برای توسعه‌ی گردشگری محله‌های اصفهان توجه ارگان‌های مربوط به توسعه‌ی گردشگری را به فرهنگ بومی محله‌های اصفهان جلب کرد.

ترابی: بخش بالا باید در زمینه‌های سرمایه‌گذاری، سیاست‌گذاری و ایجاد زیرساخت فعالیت کند؛ ولی ادامه‌ی کار را به دست مردم بسپارد. در شرق اصفهان مازیار آل‌داود بدون دریافت کمکی از دولت، اولین اقامت‌گاه بوم‌گردی را ایجاد کرد و همچنان به فعالیت خودش به‌شکل پایدار ادامه می‌دهد: نه تهاجم فرهنگی، ایجاد و نه آسیبی به محیط‌زیست وارد می‌کند. مردم می‌دانند چطور فرهنگ خودشان را عرضه کنند. بازار گردشگری یک بازار باز است. باید فضای اقتصادی باز ایجاد کنیم و بگذاریم شرکت‌های بین‌المللی بیایند و پول خرج کنند و بسازند و افراد ما را به‌کار گیرند و اشتغال ایجاد کنند و در کنارش گردشگر هم برای ما بیاورند. به‌هیچ عنوان قرار نیست ما برای گردشگری پول خرج کنیم! قرار است گردشگری با خودش پول به‌همراه بیاورد.

موحدی: اگر نهادهای حکومتی زیرساخت‌ها را فراهم کنند و بقیه‌ی امور را به دست نهادهای خصوصی و مردمی بسپارد، این اتفاق خودبه‌خود شکل می‌گیرد و ممکن است من شهروند شروع به تبلیغ‌کردن برای کشور و شهر خود کنم؛ ولی وقتی بخش خصوصی بی‌انگیزه و سرد باشد و حس کند منافع حاصل به‌سمت بخش دولتی می‌رود و نگاه حاکمیتی بر گردشگری حاکم است، دلسرد و بی‌انگیزه می‌شود. حال تصور کنید تک‌تک اصفهانی‌ها سفیر گردشگری اصفهان شوند و با همکاری هم، شبکه‌ی بزرگ تبلیغاتی ایجاد کنند.

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

موحدی: در قدم اول وقتی گردشگری اصفهان را بررسی می‌کنیم باید بدانیم که ذی‌نفعان و ذی‌نفوذان صنعت چه کسانی هستند. مردم محلی از ذی‌نفعان اصلی گردشگری محسوب می‌شوند. براساس سه دوره نیازسنجی که از محلات شهر اصفهان صورت گرفته است، سه فاکتور هویت، شادی و زیبایی به‌طور معناداری اعلام نیاز شدند. این‌طور استنباط می‌شود که مردم نیاز به شادی دارند و اوقات فراغت یکی از پایه‌های اصلی است که گردشگری براساس آن شکل  می‌گیرد و در حلقه‌های زیرساختی هم باید مشاهده شود: اول، باید از خود مردم شروع کرد. اگر فعالیت‌های فراغتی به‌درستی ایجاد و برنامه‌ریزی شوند به‌نحو موثری شادی‌آور هستند. زیباسازی نیز از ارکان اصلی گردشگری است. اخیرا شهرها و کشورهای توسعه‌یافته به‌سمت اقتصاد خلاق حرکت می‌کنند؛ در صورتی که در کشورهای درحال‌توسعه هنوز اقتصاد شهری بر پایه‌ی فروش زمین و تراکم‌سازی است.

شفیعی: ۹۰درصد درآمدهای شهر اصفهان از درآمدهای ناپایدار است. قبل از عید شاهد نصب بنرهایی در شهر بودیم که فروش تراکم با تخفیف را تبلیغ می‌کرد و منافع آیندگان به‌هیچ‌عنوان در آن لحاظ نشده بود! آیا این فضا تحمل این حجم را دارد؟ آیا این زیرساخت، این فضای سبز، این شبکه‌ی ارتباطی پاسخگوی این حجم گردشگر هست؟

اولین طرح جامع اصفهان به نام طرح جام کوکس در سال ۱۳۳۷ آماده شد که به‌نوعی اولین طرح جامع برنامه‌ریزی برای شهر اصفهان بود. در طرح کوکس ظرفیت شهر ۱۰۰۰۰۰۰ نفر برآورد شده و کارکرد اصلی شهر نیز  فرهنگی و خدماتی بیان شده است؛ لذا به عقیده‌ی من مسیر را از آن موقعی که صنایع وارد اصفهان شدند، اشتباه رفتیم. وقتی شهر به‌سمت صنعتی‌شدن پیش‌رفت، کارکرد آن به‌اشتباه تعریف شد و این‌گونه بود که در سال ۸۸ ، ۴۴ روز هوای سالم داشتیم و در سال ۹۴  فقط  دو روز! و این یعنی فاجعه.

شریفی: مخالف این مسئله‌ام که بگوییم به‌طور کامل راه را اشتباه رفته‌ایم.

شفیعی: باید ببینیم کارکرد غالب شهر چیست؟ در طرح آمایش به این نتیجه رسیدیم که صنعت دیگر بس است. صنعت فولاد فقط برای قشر خاصی منفعت دارد؛ درنتیجه نمی‌توان فعالیت آن را در راستای توسعه‌ی پایدار قلمداد کرد. وقتی صنایع سنگین و فوق‌سنگین داخل شهر شکل می‌گیرند، شهر دیگر شهر نیست و تبدیل به یک کانون جمعیتی می‌شود. شهر دیگر توان تاب‌آوری ندارد و باید صنایع به شهرهای دیگر انتقال یابند.

موحدی: درست است: درحال‌حاضر در نظر جامعه‌شناسان، اصفهان شهر محسوب نمی‌شود؛ فقط روستایی بزرگ است که در آن مناسبات شهری چه از نظر کالبدی و چه از نظر عملکردی اتفاق نمی‌افتد.

ترابی: در بین مفاد درسی که به دانشجویان و راهنمایان گردشگری آموزش داده می‌شود آیا کتابی هست که باعث شناخت عمیق این افراد از اصفهان شود؟ چرا خیابان مشتاق به این نام شناخته می‌شود؟ نشاط چرا نشاط است؟ چند نفر می‌دانند که مشتاق شاعری بوده است که تمام تلاشش را کرده شعر فارسی را حفظ کند و سبک اصفهانی را به این شهر بازگرداند؛ آن‌هم زمانی که شعر فارسی به‌سمت شعر هندی می‌رفته است؟ هاتف، عبدالرزاق، کمال، همه‌وهمه ادبای بزرگ اصفهان هستند؛ ولی به‌راستی چند نفر از این موضوع اطلاع دارند؟ اوقات فراغت و گردشگری، دو مقوله‌ای هستند که کمک می‌کنند تا هویت شهرمان را بهتر و بیشتر بشناسیم.

موحدی: گاهی باید بگذاریم یک‌سری جریان‌ها اتفاق بیافتد. زیرساخت‌ها ایجاد شود. رفتار مردم را ببینیم و بعد تصمیم بگیریم؛ به‌عنوان مثال، در موزه‌ی لوور دوربین‌های خاصی دراختیار گردشگران قرار می‌دهند و اجازه‌ی آوردن دوربین شخصی به آن‌ها داده نمی‌شود؛ سپس موقع خروج دوربین‌ها از گردشگران گرفته می‌شود و فایل عکس‌هایشان را در اختیارشان قرار می‌دهند؛ بدین صورت یک بانک عکس جامع از زاویه‌های دید مورد علاقه‌ی گردشگران به‌دست می‌آورند و در برنامه‌ریزی‌های آتی روی آن سلایق  بیشتر تمرکز می‌کنند. حال فکر کنید در سطح کلان‌شهری همچون اصفهان این اتفاق بیفتد. بستری فراهم کنیم که گردشگری درون آن اتفاق بیفتد و مردم محلی در آن مشارکت کنند. هویتی که باید در برند لحاظ شود، باید از مردم جامعه به‌دست بیاید.

در کنفرانس اخیر گردشگری  همه به اتفاق به این نکته اشاره داشتند که گردشگران به‌دنبال کسب تجارب جدید می‌گردند. اغلب سن آن‌ها بالای ۵۰ سال و دارای تملک مالی خوب و وقت آزاد بیشتری هستند. اگر دقت کرده باشید در میدان نقش‌جهان همان‌قدر که لنز دوربین روی گنبد مسجد زوم می‌شود، روی مردم هم زوم می‌شود؛ درنتیجه رفتار مردم مهم است. روحیه‌ی گردشگرپذیربودن مردم مهم است. خوشبختانه در مطالعات آمایش سرزمین دو مقوله‌ی فناوری و گردشگری دو محور اصلی اقتصاد اصفهان شناخته شده است؛ اما این به‌تنهایی کافی نیست و برای بالفعل‌شدن همت بلند مسئولین و نهادهای مردمی را می‌طلبد. نیاز به همکاری مضاعف بین مردم، کارشناسان و دولت‌مردان داریم. نگاه حاکمیتی باید بر این باشد که فقط بستر لازم را فراهم کند. اگر شهرداری بخواهد گردشگری شهری اتفاق بیفتد یا اتوبوس گردشگری راه بیندازد پس جای دانشجوی گردشگری که فارغ‌التحصیل شده است،کجاست؟! باید ظرفیتی ایجاد شود که نیروی توانمند متخصص وارد بازار کار شود و فعالیت کند.

ترابی: ایجاد چشم‌انداز زیبا برای شهر یا حفاظت از آثار تاریخی وظیفه‌ی دولت است؛ ولی در ادامه باید به نیروی جوان متخصص و پرانرژی اجازه داد تا با خلاقیت‌شان وارد عمل شوند.

شفیعی: درحال‌حاضر در خیلی از دانشگاه‌های ما دپارتمان گردشگری وجود دارد؛ اما در عمل چقدر از این نیروها جذب شده‌اند؟ ما هنوز می‌خواهیم با مدل کافه‌چی‌داری هتل چهارستاره اداره کنیم. درکنفرانس اخیر کمترین استقبال از طرف هتلداران بود؛ در صورتی که دعوت‌نامه فرستاده و تخفیف هم درنظر گرفته شد؛ ولی باز هم نیامدند!

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

بستام‌رخ: با نگاهی به هرم مازلو، ضرورت امنیت را به‌عنوان دومین سطح از نیازهایی که باید تامین شود، درمی‌یابیم. به‌قطع در صنعتی همچون صنعت گردشگری، ضرورت و اثرگذاری این مهم بیشتر به‌چشم می‌آید. مسافرت اغلب مستلزم مسافرانی است که درارتباط با نیازهای اساسی و امنیت مشکلی نداشته باشند. هرگاه چنین نیازهایی برطرف شود، مسافران به‌دنبال تجربه و کسب نیازهای اجتماعی می‌روند.

شریفی: چرا برای یک گردشگر خارجی سخت است که به دوستان و آشنایانش بگوید عازم ایران است؟ در خاورمیانه اغلب کشورها درگیر جنگ هستند. امنیت، متغیری مداخله‌گر است که نمی‌توان آن را حذف کرد؛ درنتیجه یکی از دلایل عمده که باعث می‌شود گردشگری در ایران رونق پیدا نکند، نبود امنیت در منطقه‌ی خاورمیانه است؛ به‌عنوان مثال، اگر فرانسه را با ۵۰میلیون گردشگرش به موقعیت جغرافیایی ایران منتقل کنیم و همه‌ی شرایط دیگر ثابت باشد، ممکن است تعداد گردشگرانش به ۵ میلیون برسد. فرض بر اینکه ما زیرساخت ایجاد کنیم، برند تعریف کنیم، گردشگری پایدار را هدف قرار دهیم، اما تا وقتی منطقه ناامن باشد، تصویر ذهنی ما نزد گردشگران نامطلوب است. نه‌تنها امنیت جانی بلکه امنیت روان‌شناختی (مقایسه‌ی ویژگی‌های سفر با خودانگاره) و اجتماعی (مقایسه‌ی ویژگی‌های سفر با نظرات دوستان و آشنایان) هم اهمیت دارد.

شفیعی: اعتدال می‌گوید: سیاه و سفید؛ اما متاسفانه تصویری که در سال‌های گذشته از ما بیرون رفته فقط سیاه بوده است. آیا شاخص‌های دموکراسی ما از مصر و عربستان پایین‌تر بوده است؟! نمی‌خواهم بگویم اینجا مشکل نبوده یا نیست. به‌قطع همه‌ی کشورها با مشکلاتی مواجه هستند. در دموکراسی مردم با مردم حرف می‌زنند؛ اما مردم ما در خارج از کشور، نمایندگان خوبی برای کشورشان نبودند. با ورود گردشگر فاصله‌ی زیادی بین ذهنیت ازقبل‌شکل‌گرفته‌اش و چیزی که مشاهده می‌کند به وجود می‌آید که نتیجه اش می‌شود رضایت. ما  باید خودمان تصویرمان را ترمیم کنیم.

ترابی: چندی پیش وزیر آلمان به‌شخصه بررسی کرد که چرا ایران اخیرا مقصد گردشگری برای آلمانی‌ها شده است؟ ما هیچ اقدام خاصی انجام ندادیم: نه زیرساخت اضافه کردیم، نه هیچ کار دیگر! فقط تصویرمان نزد آن‌ها خوب شده و به‌جایی رسیده‌ایم که یکی از روزنامه‌های معروف انگلیس، ایران را به‌عنوان مقصدی امن معرفی کرده است؛ پس از اهمیت تاثیر تصویر ذهنی نباید غافل شد. سال گذشته میزبان چند تن از استادان گردشگری از کشور پرتغال بودم. در سفر اخیرم به پرتغال شاهد اتفاقی خوب بودم: آن‌ها ایران را نزد دوستان خود منطقه‌ای امن، معرفی و خاطرنشان می‌کردند که ایران به‌قدری امن است که پلیس‌هایش درخیابان با خود اسلحه حمل نمی‌کنند.

موحدی: چرا میانگین ماندگاری گردشگران در اصفهان بین دو تا دوونیم روز است؟ باید با کیفیت خدماتی که شاید در بحث‌های هویتی و فرهنگی بتوانیم آن را تقویت کنیم این مدت را افزایش دهیم. وقتی یک پرتغالی به نفع ما از تبلیغات دهان‌به‌دهان استفاده می‌کند، خیلی بهتر و موثرتر از وقتی است که ما بخواهیم جلوی تبلیغات منفی رسانه‌های دنیا بایستیم. در زمانی که دیگر الگوهای تبلیغاتی نیز در دنیا تغییر کرده، فضای مجازی فرصت خوبی است؛ البته اگر کمی خلاقیت چاشنی آن کنیم،  موفق خواهیم شد.

شفیعی: دکترین اقتصادی ترکیه براساس گردشگری است؛ مثل نفت برای ایران. اولین‌باری که دشمن ما را تهدید کرد از جانب نفت بود. ترکیه با ۸۰ بیلیون دلار عایدی گردشگری در سال ۲۰۱۴  و داشتن مقام هفتم دنیا وقتی دید تصویرش دارد در اذهان عموم خراب می‌شود و تنزل پیدا می‌کند و از آنجایی که ارتباطی قدیمی و سنتی و منافع مشترک زیادی نیز با روسیه داشت، حاضر به نوشتن نامه‌ی عذرخواهی به کرملین شد. ترکیش ایر لاین تنها به واسطه گردشگری به  بهترین خط پروازی اروپا در۲۰۰۱ تبدیل شد . بازار مسکن در ترکیه مرهون گردشگری است. سرمایه‌گذاری آژانس‌های بزرگ، هتل‌های باعظمت همه‌وهمه با گردشگری پیوند می‌خورد.

حاتمیان: من نیز معتقدم مسئله‌ی امنیت در گردشگری بسیار تاثیرگذار است. در تقاضای کالای لوکسی مثل گردشگری ، کشش کم می‌شود و هرگونه ناملایمی حتی تغییر درجه حرارت دما این کشش را تغییر می‌دهد؛ لذا با این‌سخن که امنیت مسئله‌ی مهم و تاثیرگذاری است به‌شدت موافقم؛ ولی با این ‌سخن که چون در منطقه‌ی خاورمیانه هستیم، نمی‌توانیم در گردشگری موفق باشیم، مخالف هستم. ترکیه تا حدودی شرایط منطقه‌ای‌اش شبیه ماست: در جنوب  با عراق و سوریه که درگیر جنگ و ناملایمی هستند، هم‌مرز است. از طرف دیگر با رژیم صهیونیستی، همجواری دریایی دارد؛ اما در سال ۲۰۱۴ نزدیک به ۳۰ میلیون گردشگر داشته است؛ درنتیجه مسئله‌ی خاورمیانه خیلی هم تاثیرگذار نیست؛ پس چرا سهم ما با این همه ظرفیت اینقدر ناچیز است؟!

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!
گردشگر زوری /به هر قیمتی گردشگری نمی‌خواهیم!

نویسنده : بهاره بستام رخ – گردشگری کوله

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا